زناشویی

چرا در برخی روابط احساس می‌کنیم که دیگر هیچ چیز تغییر نمی‌کند؟

آیا تا به حال در رابطه‌ای بوده‌اید که احساس کنید به یک نقطه بن‌بست رسیده‌اید؟ جایی که هیچ چیز جدیدی رخ نمی‌دهد و گویی همه چیز در یک چرخه تکراری گیر افتاده است؟ این حس ناخوشایند می‌تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود و به سردی و دوری عاطفی منجر شود. در این مقاله، به بررسی ۱۵ نکته می‌پردازیم که چرا ممکن است در یک رابطه احساس کنید که دیگر هیچ چیز تغییر نمی‌کند.

  • ✔️

    عدم ارتباط موثر:

    وقتی به درستی با هم صحبت نمی‌کنید، سوءتفاهم‌ها ایجاد می‌شوند و فرصتی برای حل مشکلات و رشد رابطه باقی نمی‌ماند.
  • ✔️

    کاهش صمیمیت عاطفی:

    وقتی دیگر احساس نزدیکی و صمیمیت با طرف مقابل ندارید، رابطه رو به سردی می‌رود و انگیزه برای تغییر کاهش می‌یابد.
  • ✔️

    تکرار الگوهای رفتاری منفی:

    وقتی یک رفتار منفی بارها و بارها تکرار می‌شود، حل آن دشوارتر می‌شود و احساس ناامیدی به وجود می‌آورد.
  • ✔️

    نداشتن اهداف مشترک:

    وقتی اهداف و برنامه‌های شما با هم همسو نیستند، احساس می‌کنید در جهات مختلفی در حال حرکت هستید و رابطه به بن‌بست می‌رسد.
  • ✔️

    عدم پذیرش مسئولیت:

    وقتی هیچ‌کدام از طرفین مسئولیت مشکلات رابطه را نمی‌پذیرد، یافتن راه حل و ایجاد تغییر غیرممکن می‌شود.
  • ✔️

    فراموش کردن نیازهای طرف مقابل:

    وقتی به نیازها و خواسته‌های شریک زندگی خود بی‌توجه هستید، او احساس بی‌ارزشی و تنهایی می‌کند.
  • ✔️

    مقایسه رابطه با دیگران:

    مقایسه مداوم رابطه خود با دیگران، باعث ایجاد نارضایتی و کاهش قدردانی از داشته‌ها می‌شود.
  • ✔️

    تمرکز بیش از حد بر روی مشکلات:

    وقتی فقط بر روی مشکلات رابطه تمرکز می‌کنید، نکات مثبت و جنبه‌های دوست داشتنی آن را فراموش می‌کنید.
  • ✔️

    عدم اختصاص زمان کافی به رابطه:

    وقتی زمان کافی برای با هم بودن و انجام فعالیت‌های مشترک اختصاص نمی‌دهید، رابطه رو به زوال می‌رود.
  • ✔️

    نادیده گرفتن نشانه‌های هشدار:

    نادیده گرفتن مشکلات و نشانه‌های هشدار اولیه، باعث می‌شود مشکلات بزرگتر شوند و حل آنها دشوارتر شود.
  • ✔️

    توقع تغییر از طرف مقابل بدون تلاش خود:

    انتظار تغییر از طرف مقابل بدون تلاش خود، غیرمنطقی است و منجر به ناامیدی می‌شود.
  • ✔️

    عدم وجود تنوع و هیجان:

    وقتی رابطه خسته کننده و یکنواخت می‌شود، انگیزه برای ایجاد تغییر و بهبود آن کاهش می‌یابد.
  • ✔️

    کاهش قدردانی و تشکر:

    وقتی قدردانی و تشکر از کارهای کوچک و بزرگ طرف مقابل کم می‌شود، او احساس می‌کند که تلاش‌هایش نادیده گرفته شده است.
  • ✔️

    عدم حمایت عاطفی:

    وقتی در زمان‌های سخت و بحرانی از یکدیگر حمایت نمی‌کنید، رابطه آسیب می‌بیند و احساس تنهایی تقویت می‌شود.
  • ✔️

    وجود مشکلات حل نشده قدیمی:

    مشکلات حل نشده قدیمی مانند یک زخم کهنه، دائماً سرباز می‌کنند و مانع از رشد و پیشرفت رابطه می‌شوند.

این عوامل می‌توانند به تدریج باعث ایجاد حس رکود و بی‌تغییری در رابطه شوند. باید این عوامل را شناسایی کرده و در جهت رفع آنها تلاش کنید. با ایجاد تغییرات کوچک و مستمر، می‌توانید به رابطه خود جانی دوباره ببخشید و از بن‌بست خارج شوید. بهبود یک رابطه نیازمند صبر، درک متقابل و تلاش مستمر است. هرگز ناامید نشوید و به خاطر داشته باشید که با تلاش و تعهد، می‌توانید به رابطه‌ای شاد و پایدار دست پیدا کنید.

1. تکرار الگوهای رفتاری مخرب

یکی از اصلی‌ترین دلایل این حس، تکرار الگوهای رفتاری مخرب است.وقتی یک چرخه منفی بارها و بارها تکرار می‌شود، امید به تغییر کمرنگ شده و احساس می‌کنیم در یک باتلاق گیر افتاده‌ایم.این الگوها می‌توانند شامل بحث‌های تکراری، بی‌توجهی، سوء استفاده (عاطفی، کلامی یا فیزیکی) یا هر رفتار آزاردهنده دیگری باشند که به طور مداوم تکرار می‌شود.ریشه این الگوها اغلب در دوران کودکی و تجربیات گذشته نهفته است و بدون آگاهی و تلاش برای تغییر، به راحتی در روابط بعدی نیز تکرار می‌شوند.شناسایی این الگوها اولین قدم برای شکستن این چرخه است.

پس از شناسایی، می‌توان با کمک یک متخصص یا با تلاش فردی، برای تغییر آنها اقدام کرد.

نکته مهم این است که هر دو طرف رابطه باید تمایل به تغییر و همکاری داشته باشند تا این چرخه شکسته شود.در غیر این صورت، تلاش یک طرفه اغلب بی‌نتیجه خواهد ماند و احساس ناامیدی را تشدید می‌کند.

2. عدم برقراری ارتباط موثر

ارتباط موثر، پایه و اساس هر رابطه سالم است. وقتی ارتباط بین دو نفر قطع می‌شود یا به درستی برقرار نمی‌شود، احساس می‌کنیم که نمی‌توانیم به هم نزدیک شویم و تغییری ایجاد کنیم. عدم توانایی در بیان احساسات، نیازها و خواسته‌ها، یکی از اصلی‌ترین موانع برقراری ارتباط موثر است. گاهی اوقات، ترس از قضاوت شدن، رنجاندن طرف مقابل یا ایجاد درگیری، باعث می‌شود که از بیان احساسات خود خودداری کنیم. اما این سکوت، به مرور زمان، باعث ایجاد فاصله‌ عاطفی و احساس تنهایی در رابطه می‌شود. یادگیری مهارت‌های ارتباطی، مانند گوش دادن فعال، همدلی و بیان با صداقت احساسات، می‌تواند به بهبود ارتباط در رابطه کمک کند. در ضمن، باید زمانی را برای گفتگو و در میان گذاشتن مسائل و مشکلات رابطه اختصاص دهیم.

3. عدم تلاش برای رشد فردی و مشترک

روابط سالم، روابط پویا هستند که در آن افراد به طور مداوم در حال رشد و تکامل هستند.وقتی رشد فردی و مشترک متوقف می‌شود، رابطه نیز دچار رکود می‌شود و احساس می‌کنیم که هیچ چیز تغییر نمی‌کند.رشد فردی به معنای تلاش برای بهبود خود، یادگیری مهارت‌های جدید، دنبال کردن علایق و اهداف شخصی است.رشد مشترک به معنای تلاش برای یادگیری و تجربه‌ی چیزهای جدید با هم، تقویت صمیمیت و ایجاد اهداف مشترک است.وقتی افراد در یک رابطه، تمرکز خود را فقط بر روی رابطه می‌گذارند و از رشد فردی غافل می‌شوند، به مرور زمان احساس خستگی و بی‌حوصلگی می‌کنند.

در ضمن، عدم تلاش برای رشد مشترک، باعث می‌شود که رابطه یکنواخت شود و از هیجان و تازگی آن کاسته شود.

برای جلوگیری از این رکود، باید هر دو نفر به طور فعال در تلاش برای رشد فردی و مشترک باشند.این می‌تواند شامل یادگیری مهارت‌های جدید با هم، شرکت در فعالیت‌های مشترک، سفر کردن و یا صرفاً صحبت کردن در مورد اهداف و رویاهای آینده باشد.

4. ترس از تغییر

ترس از تغییر، یکی از مهم‌ترین موانع پیشرفت در زندگی و روابط است. گاهی اوقات، به دلیل ترس از ناشناخته‌ها، از تغییر وضعیت موجود اجتناب می‌کنیم، حتی اگر این وضعیت ما را ناراضی کند. این ترس می‌تواند ناشی از تجربیات گذشته، باورهای محدود کننده یا نگرانی در مورد از دست دادن امنیت و ثبات باشد. در روابط، ترس از تغییر می‌تواند باعث شود که از حل مشکلات اجتناب کنیم، از بیان خواسته‌ها خودداری کنیم و در الگوهای رفتاری مخرب گیر کنیم. برای غلبه بر این ترس، باید با آن روبرو شویم و به خود یادآوری کنیم که تغییر می‌تواند فرصتی برای رشد و بهبود باشد. در ضمن، می‌توانیم با قدم‌های کوچک شروع کنیم و به تدریج به سمت تغییرات بزرگتر حرکت کنیم. حمایت گرفتن از یک دوست، خانواده یا متخصص نیز می‌تواند در این مسیر کمک کننده باشد.

5. بی‌توجهی به نیازهای یکدیگر

بی‌توجهی به نیازهای یکدیگر، یکی از نشانه‌های بارز یک رابطه رو به زوال است.وقتی افراد در یک رابطه، از نیازهای عاطفی، فیزیکی و روانی یکدیگر غافل می‌شوند، احساس می‌کنند که نادیده گرفته شده‌اند و ارزشی ندارند.این بی‌توجهی می‌تواند به شکل‌های مختلفی بروز کند، مانند عدم گوش دادن به حرف‌های طرف مقابل، عدم ابراز محبت، عدم حمایت در مواقع سختی و عدم توجه به علایق و خواسته‌های او.برای جلوگیری از این مشکل، باید به طور آگاهانه به نیازهای طرف مقابل توجه کنیم و سعی کنیم آنها را برآورده کنیم.

این می‌تواند شامل پرسیدن در مورد حال او، ابراز محبت و قدردانی، حمایت در مواقع سختی و اختصاص دادن زمان برای انجام فعالیت‌هایی باشد که هر دو از آن لذت می‌برید.

در ضمن، باید به طرف مقابل اجازه دهیم نیازهای خود را بیان کند و به آنها گوش دهیم.وقتی هر دو نفر احساس کنند که نیازهایشان در رابطه برآورده می‌شود، صمیمیت و رضایت در رابطه افزایش می‌یابد.

6. انتظارات غیر واقعی

انتظارات غیر واقعی از رابطه و طرف مقابل، یکی از عوامل اصلی ایجاد نارضایتی و سرخوردگی در روابط است.وقتی انتظارات ما با واقعیت همخوانی نداشته باشد، احساس می‌کنیم که رابطه ما به اندازه کافی خوب نیست و هیچ چیز تغییر نمی‌کند.این انتظارات غیر واقعی می‌توانند ناشی از تصورات ایده‌آلیستی از عشق و رابطه، مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یا عدم شناخت کافی از طرف مقابل باشد.برای داشتن یک رابطه سالم و رضایت‌بخش، باید انتظارات خود را واقع‌بینانه کنیم و بپذیریم که هیچ رابطه‌ای کامل نیست.به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف طرف مقابل، سعی کنیم بر روی نقاط قوت و ویژگی‌های مثبت او تمرکز کنیم.

در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که هر فردی دارای محدودیت‌ها و نقص‌هایی است و نمی‌توانیم از کسی انتظار داشته باشیم که تمام نیازهای ما را برآورده کند.

با کاهش انتظارات غیر واقعی، می‌توانیم از رابطه خود بیشتر لذت ببریم و احساس رضایت بیشتری داشته باشیم.

7. عدم وجود مرزهای سالم

مرزهای سالم، خطوطی هستند که مشخص می‌کنند چه رفتارهایی در یک رابطه قابل قبول هستند و چه رفتارهایی غیر قابل قبول.وقتی در یک رابطه، مرزهای سالم وجود نداشته باشد، افراد احساس می‌کنند که حقوقشان نادیده گرفته شده است و نمی‌توانند از خود دفاع کنند.عدم وجود مرزهای سالم می‌تواند به شکل‌های مختلفی بروز کند، مانند اجازه دادن به طرف مقابل برای سوء استفاده عاطفی، مالی یا فیزیکی، ناتوانی در نه گفتن به خواسته‌های نامعقول، یا دخالت بیش از حد در زندگی یکدیگر.برای ایجاد مرزهای سالم، باید ابتدا نیازها و خواسته‌های خود را بشناسیم و سپس به طور قاطعانه و محترمانه آنها را با طرف مقابل در میان بگذاریم.

در ضمن، باید آماده باشیم تا از مرزهای خود دفاع کنیم و در صورت لزوم، از رابطه خارج شویم.

وجود مرزهای سالم، به ایجاد احترام متقابل، صمیمیت و امنیت در رابطه کمک می‌کند.وقتی هر دو نفر در یک رابطه، به مرزهای یکدیگر احترام بگذارند، رابطه سالم‌تر و پایدارتر خواهد بود.

8. احساس خستگی و بی‌حوصلگی

احساس خستگی و بی‌حوصلگی در یک رابطه، نشانه‌ای از این است که رابطه دچار رکود شده است و نیاز به تجدید حیات دارد.وقتی افراد در یک رابطه، احساس می‌کنند که هیچ چیز جدیدی برای ارائه ندارند و رابطه به یک روتین تکراری تبدیل شده است، احساس بی‌حوصلگی می‌کنند.این احساس می‌تواند ناشی از عدم تلاش برای ایجاد تنوع و هیجان در رابطه، عدم وجود اهداف مشترک، یا عدم صرف وقت کافی برای با هم بودن باشد.برای غلبه بر این احساس، باید به دنبال راه‌هایی برای ایجاد تنوع و هیجان در رابطه باشیم.

این می‌تواند شامل امتحان کردن فعالیت‌های جدید با هم، سفر کردن، شرکت در کلاس‌های آموزشی، یا صرفاً ایجاد تغییرات کوچک در روتین روزانه باشد.

در ضمن، باید اهداف مشترکی برای آینده تعیین کنیم و با هم برای رسیدن به آنها تلاش کنیم.وقتی هر دو نفر در یک رابطه، برای ایجاد شادی و هیجان تلاش کنند، رابطه زنده و پرشور باقی خواهد ماند.

9. عدم وجود قدردانی

عدم وجود قدردانی در یک رابطه، می‌تواند باعث ایجاد احساس نارضایتی و بی‌ارزشی در طرف مقابل شود.وقتی افراد در یک رابطه، از تلاش‌ها، مهربانی‌ها و حمایت‌های یکدیگر قدردانی نمی‌کنند، احساس می‌کنند که نادیده گرفته شده‌اند و ارزشی ندارند.قدردانی، یکی از مهم‌ترین عوامل تقویت‌کننده‌ی یک رابطه است.وقتی از طرف مقابل به خاطر کارهای کوچکی که برای ما انجام می‌دهد قدردانی می‌کنیم، او احساس می‌کند که تلاش‌هایش دیده شده است و برای ما ارزشمند است.قدردانی می‌تواند به شکل‌های مختلفی بروز کند، مانند گفتن “متشکرم”، نوشتن یک یادداشت محبت‌آمیز، انجام دادن یک کار کوچک برای او، یا صرفاً ابراز عشق و علاقه.

برای تقویت حس قدردانی در رابطه، باید به طور آگاهانه به دنبال فرصت‌هایی برای قدردانی از طرف مقابل باشیم.

در ضمن، باید در مورد احساس قدردانی خود با او صحبت کنیم و به او بگوییم که چقدر برای ما ارزشمند است.وقتی هر دو نفر در یک رابطه، از یکدیگر قدردانی کنند، رابطه صمیمانه‌تر و رضایت‌بخش‌تر خواهد بود.

10. مقایسه رابطه با روابط دیگران

مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یکی از مخرب‌ترین کارهایی است که می‌توانیم انجام دهیم. وقتی رابطه خود را با روابطی که در شبکه‌های اجتماعی یا در زندگی اطرافیان می‌بینیم مقایسه می‌کنیم، معمولاً نقاط ضعف رابطه خود را بزرگنمایی می‌کنیم و نقاط قوت آن را نادیده می‌گیریم. این مقایسه می‌تواند باعث ایجاد احساس نارضایتی، حسادت و ناامیدی در رابطه شود. به جای تمرکز بر روی مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، سعی کنید بر روی بهبود رابطه خود تمرکز کنید و نقاط قوت آن را تقویت کنید. به جای مقایسه، از روابط موفق دیگران الهام بگیرید و از تجربیات آنها برای بهبود رابطه خود استفاده کنید.

11. نادیده گرفتن مشکلات کوچک

نادیده گرفتن مشکلات کوچک در یک رابطه می‌تواند به مرور زمان باعث ایجاد مشکلات بزرگتر شود. وقتی مشکلات کوچک انباشته می‌شوند، مانند رسوباتی که به مرور زمان یک رودخانه را مسدود می‌کنند، می‌توانند جریان صمیمیت و ارتباط را در رابطه مختل کنند. این مشکلات کوچک می‌توانند شامل عدم توافق‌های جزئی، سوء تفاهم‌ها، یا حتی عادات آزاردهنده باشند. اگر به این مشکلات توجه نشود، می‌توانند به مرور زمان به احساسات منفی مانند خشم، ناامیدی و رنجش منجر شوند. برای جلوگیری از این اتفاق، باید به مشکلات کوچک توجه کنیم و به طور با صداقت و سازنده در مورد آنها صحبت کنیم. حل مشکلات کوچک می‌تواند از تبدیل شدن آنها به مشکلات بزرگتر جلوگیری کند و به حفظ سلامت رابطه کمک کند. گاهی اوقات، صحبت با یک مشاور می‌تواند کمک کننده باشد.

12. عدم وجود صمیمیت عاطفی

صمیمیت عاطفی، پیوند عمیقی است که بین دو نفر ایجاد می‌شود و به آنها اجازه می‌دهد تا احساسات، افکار و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.وقتی صمیمیت عاطفی در یک رابطه وجود نداشته باشد، افراد احساس تنهایی و جدایی می‌کنند، حتی اگر در کنار هم باشند.عدم وجود صمیمیت عاطفی می‌تواند به دلایل مختلفی رخ دهد، از جمله ترس از آسیب‌پذیری، عدم توانایی در بیان احساسات، یا عدم اعتماد به طرف مقابل.برای ایجاد صمیمیت عاطفی، باید فضای امن و حمایتی را در رابطه ایجاد کنیم که در آن هر دو نفر احساس راحتی کنند تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند.

این می‌تواند شامل گوش دادن فعال، همدلی، و ابراز عشق و محبت باشد.

در ضمن، باید زمان کافی را با هم بگذرانید و در مورد موضوعات عمیق و معنادار صحبت کنید.به اشتراک گذاشتن تجربیات، خاطرات و رویاها می‌تواند به ایجاد پیوند عاطفی قوی‌تر کمک کند.ایجاد یک فضای امن و حمایتی در رابطه، کلید ایجاد صمیمیت عاطفی است.ابراز عشق و محبت نیز نقش مهمی در تقویت صمیمیت عاطفی دارد.

13. سرزنش و انتقاد مداوم

سرزنش و انتقاد مداوم، سمی برای هر رابطه‌ای است.وقتی افراد در یک رابطه به طور مداوم یکدیگر را سرزنش و انتقاد می‌کنند، احساس ناراحتی، ناامنی و بی‌ارزشی می‌کنند.این رفتار می‌تواند به تدریج اعتماد و صمیمیت را در رابطه از بین ببرد و به ایجاد احساسات منفی مانند خشم و رنجش منجر شود.به جای سرزنش و انتقاد، سعی کنید به طور سازنده و محترمانه با یکدیگر صحبت کنید.به جای تمرکز بر روی اشتباهات طرف مقابل، سعی کنید بر روی راه‌حل‌ها تمرکز کنید.به جای سرزنش، سعی کنید از عبارت “من احساس می‌کنم” استفاده کنید تا احساسات خود را بیان کنید.

مثلاً به جای اینکه بگویید “تو همیشه دیر می‌کنی”، بگویید “من وقتی تو دیر می‌کنی احساس نگرانی می‌کنم”.

با تمرین این مهارت‌ها، می‌توانید فضای مثبت‌تری را در رابطه خود ایجاد کنید و از آسیب رساندن به یکدیگر جلوگیری کنید.

14. سوء استفاده عاطفی

سوء استفاده عاطفی نوعی از سوء استفاده است که شامل رفتارهایی مانند تحقیر، تهدید، کنترل و دستکاری است. این رفتار می‌تواند به شدت به عزت نفس و سلامت روان قربانی آسیب برساند و باعث ایجاد احساس گناه، شرم و ترس شود. اگر در یک رابطه مورد سوء استفاده عاطفی قرار می‌گیرید، باید به دنبال کمک باشید. سوء استفاده عاطفی یک مسئله جدی است و نباید آن را نادیده گرفت. در صورت لزوم، از رابطه خارج شوید. سلامت و ایمنی شما در اولویت قرار دارد. سوء استفاده عاطفی اغلب به تدریج رخ می دهد، بنابراین تشخیص آن می‌تواند دشوار باشد. باید به علائم هشدار دهنده توجه کنید و در صورت مشاهده آنها، به دنبال کمک باشید.

15. فقدان اهداف مشترک

فقدان اهداف مشترک در یک رابطه می‌تواند به مرور زمان باعث ایجاد فاصله و جدایی شود.وقتی افراد در یک رابطه اهداف مشترکی ندارند، احساس می‌کنند که در مسیرهای جداگانه‌ای حرکت می‌کنند و دیگر به اندازه گذشته با هم هماهنگ نیستند.اهداف مشترک می‌تواند شامل برنامه‌ریزی برای آینده، سفر کردن، خرید خانه، بچه‌دار شدن، یا حتی صرفاً داشتن علایق و سرگرمی‌های مشترک باشد.برای ایجاد اهداف مشترک، باید با یکدیگر صحبت کنید و در مورد آنچه که می‌خواهید از زندگی به دست آورید، بحث کنید.سعی کنید اهدافی را پیدا کنید که هر دو به آنها علاقه‌مند هستید و برای رسیدن به آنها با هم تلاش کنید.

داشتن اهداف مشترک می‌تواند به ایجاد انگیزه، تقویت صمیمیت و افزایش احساس رضایت در رابطه کمک کند.

اهداف مشترک نیازی نیست که بزرگ و بلندپروازانه باشند.حتی اهداف کوچک و ساده نیز می‌توانند به تقویت رابطه کمک کنند.مهم این است که اهدافی داشته باشید که به هر دو نفر معنا و هدف ببخشند.با تلاش برای رسیدن به اهداف مشترک، می‌توانید رابطه خود را قوی‌تر و پایدارتر کنید.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. امیرحسین گفت:

    تحلیل دقیق متغیرهای روانشناختی در روابط نشان می‌دهد که بسیاری از چالش‌های مطرح شده ریشه در مکانیسم‌های دفاعی ناخودآگاه دارد. تکرار الگوهای رفتاری مخرب معمولا بازتابی از باورهای عمیق جاافتاده در دوران کودکی است که نیاز به بازنگری جدی دارد.

    در بسیاری از مواردی که با آن مواجه شده‌ام، فقدان صمیمیت عاطفی ناشی از ترس از آسیب پذیری است نه بی علاقگی. این ترس اغلب مانع از ایجاد ارتباط عمیق می‌شود و طرفین را در سطحی ترین لایه‌های رابطه نگه می‌دارد.

    موردی که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد تاثیر منفی رضایت فردی بر پویایی رابطه است. وقتی یکی از طرفین از زندگی شخصی خود ناراضی باشد، این نارضایتی ناخودآگاه به رابطه تسری پیدا می‌کند و آن را راکد نشان می‌دهد.

    در یک مورد عملی، زوجی که مدعی بودند رابطه‌شان هیچ پیشرفتی ندارد، پس از تمرین فعالانه قدردانی روزانه، تغییر محسوسی در کیفیت ارتباطشان مشاهده کردند. این تغییر کوچک مسیر بهبود را برایشان هموار کرد.

    مساله مقایسه روابط که اشاره شد، از خطرناک‌ترین عوامل تخریب کننده است چون معمولا بر اساس اطلاعات ناقص و سطحی انجام می‌گیرد. این مقایسه‌ها نادیده گرفتن واقعیت‌های منحصر به فرد هر رابطه است.

    مشکل اصلی در بحث انتظارات غیرواقعی، عدم تفکیک بین خواسته‌ها و نیازهاست. بسیاری از توقعات ما در روابط در واقع خواسته‌های غیرضروری هستند که به اشتباه به عنوان نیازهای اساسی تعبیر می‌شوند.

    خواندن این مبحث یادآور اهمیت نگاه سیستمی به روابط بود. دیدن رابطه به عنوان یک موجود زنده که نیاز به مراقبت و توجه مداوم دارد، می‌تواند بسیاری از مسائل مطرح شده را در مسیر درست قرار دهد. این نگاه کل‌نگر می‌تواند راهگشا باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا