چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که دچار تردید شدهایم؟
همه ما در برههای از روابط عاشقانهمان با احساس تردید مواجه شدهایم. این احساس میتواند آزاردهنده باشد و حتی کل رابطه را زیر سوال ببرد. اما چه عواملی باعث میشوند که این تردیدها به سراغ ما بیایند؟ در اینجا به 21 نکتهای که میتواند ریشه این تردیدها باشد اشاره میکنیم:
این عوامل لزوماً به معنای پایان رابطه نیستند، بلکه نشانهای هستند برای اینکه کمی مکث کرده و به رابطه خود بیشتر فکر کنید.
- ✔️عدم شناخت کافی از خود
- ✔️ترس از تعهد
- ✔️مقایسه رابطه خود با روابط دیگران
- ✔️فشار خانواده و دوستان
- ✔️عدم تطابق ارزشها و اهداف بلند مدت
- ✔️مشکلات ارتباطی و ناتوانی در بیان احساسات
- ✔️وجود الگوهای مخرب در روابط گذشته
- ✔️ترس از آسیب دیدن و تکرار تجربیات تلخ
- ✔️عدم وجود صمیمیت کافی (عاطفی، جسمی، ذهنی)
- ✔️احساس خستگی و روزمرگی در رابطه
- ✔️وجود انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل
- ✔️تغییرات بزرگ در زندگی (شغلی، تحصیلی، خانوادگی)
- ✔️عدم وجود هیجان و اشتیاق اولیه
- ✔️احساس نادیده گرفته شدن و عدم توجه کافی
- ✔️شک و تردید در مورد صداقت طرف مقابل
- ✔️وجود مشکلات مالی و اقتصادی
- ✔️حسادت و رقابت ناسالم
- ✔️مشکلات جنسی و نارضایتی در این زمینه
- ✔️اختلاف نظر در مورد تربیت فرزند (در صورت وجود)
- ✔️عدم وجود استقلال فردی و وابستگی بیش از حد
- ✔️احساس تنهایی در رابطه
اینها تنها بخشی از عواملی هستند که میتوانند باعث ایجاد تردید در روابط عاشقانه شوند.
باید با خودتان صادق باشید و ریشه تردیدهایتان را پیدا کنید.
چرا در روابط عاشقانه گاهی دچار تردید میشویم؟
1. انتظارات غیر واقعی
وقتی انتظاراتمان از رابطه و پارتنر کاملا مطلوبگرایانه و غیرواقعی باشد، به مرور زمان با دیدن تفاوتها دچار تردید میشویم. ممکن است تصویری خیالی از یک رابطه بینقص در ذهن داشته باشیم که با واقعیت فاصله زیادی دارد. این انتظارات غیرواقعی میتوانند ناشی از فیلمها، سریالها، یا تجربههای دیگران باشند. در نتیجه، وقتی رابطه به آن تصویر خیالی نمیرسد، احساس نارضایتی و تردید به وجود میآید. لازم است انتظاراتمان را منطقی و بر اساس واقعیتهای موجود در رابطه تنظیم کنیم. به جای تمرکز بر روی کاملا مطلوبها، به جنبههای مثبت و ارزشمند رابطه توجه کنیم. این کار باعث میشود تا دید واقعبینانهتری نسبت به رابطه داشته باشیم و از تردیدهای بیمورد جلوگیری کنیم.
2. ترس از تعهد
ترس از تعهد یکی از دلایل اصلی تردید در روابط است. این ترس میتواند ناشی از تجربیات گذشته، ترس از دست دادن آزادی، یا عدم اطمینان به آینده باشد. افرادی که از تعهد میترسند، ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال بهانههایی برای تردید باشند. آنها ممکن است از صمیمیت زیاد دوری کنند یا به دنبال نقصهایی در پارتنر خود بگردند. این رفتارها جهت جلوگیری از پیشرفت رابطه و کاهش احتمال تعهد صورت میگیرند. برای غلبه بر ترس از تعهد، لازم است ریشه این ترس را شناسایی و به آن پرداخت. مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد. در ضمن، تمرکز بر روی مزایای تعهد و رابطه سالم میتواند انگیزه را برای غلبه بر ترس افزایش دهد.
3. عدم تطابق ارزشها
وقتی ارزشهای اساسی بین دو نفر در یک رابطه با هم تطابق نداشته باشند، احتمال بروز تردید افزایش مییابد. ارزشها شامل مواردی مانند دیدگاههای مذهبی، سیاسی، خانوادگی و اهداف بلندمدت زندگی میشوند. اگر در این زمینهها تفاوتهای اساسی وجود داشته باشد، ممکن است در طولانی مدت منجر به اختلاف و نارضایتی شود. مثلا اگر یکی از طرفین به شدت به پیشرفت شغلی اهمیت میدهد در حالی که دیگری به تشکیل خانواده در اولویت است، ممکن است با مشکل مواجه شوند. شناخت ارزشهای خود و پارتنر و بررسی میزان تطابق آنها قبل از ورود به یک رابطه جدی بسیار مهم است. در صورت وجود تفاوت، لازم است ببینیم آیا میتوانیم با این تفاوتها کنار بیاییم و آنها را مدیریت کنیم. در غیر این صورت، احتمال بروز تردید و نارضایتی در آینده وجود دارد.
4. تجربیات آسیبزای گذشته
تجربیات آسیبزای گذشته در روابط، مانند خیانت، سوء استفاده یا رها شدن، میتوانند باعث ایجاد تردید در روابط جدید شوند.افرادی که چنین تجربههایی داشتهاند، ممکن است به سختی به دیگران اعتماد کنند و همیشه منتظر تکرار شدن اتفاقات ناگوار باشند.این ترس و بیاعتمادی میتواند به صورت ناخودآگاه باعث ایجاد تردید و شک در رابطه جدید شود.برای التیام یافتن از آسیبهای گذشته، لازم است به خود زمان بدهیم و در صورت نیاز از کمک متخصص استفاده کنیم.صحبت کردن با یک درمانگر میتواند به ما کمک کند تا احساسات خود را پردازش کنیم و الگوهای رفتاری ناسالم را شناسایی کنیم.
در ضمن، ارتباط با صداقت با پارتنر و بیان ترسها و نگرانیها میتواند به ایجاد اعتماد و صمیمیت بیشتر کمک کند.
به یاد داشته باشیم که هر رابطه جدید فرصتی برای ساختن تجربههای مثبت و سالم است.
5. عدم ارتباط موثر
ارتباط موثر یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم و پایدار است. وقتی ارتباط بین دو نفر دچار مشکل شود، احتمال بروز تردید افزایش مییابد. عدم توانایی در بیان احساسات، گوش ندادن به حرفهای پارتنر، یا بهرهگیری از الگوهای ارتباطی مخرب میتوانند باعث ایجاد سوء تفاهم و نارضایتی شوند. در چنین شرایطی، ممکن است احساس کنیم که پارتنر ما را درک نمیکند یا به نیازهای ما توجهی ندارد. برای بهبود ارتباط، لازم است یاد بگیریم چگونه احساسات خود را به طور واضح و محترمانه بیان کنیم. در ضمن، باید به حرفهای پارتنر خود با دقت گوش دهیم و سعی کنیم دیدگاه او را درک کنیم. بهرهگیری از زبان بدن مناسب و پرهیز از انتقاد و سرزنش میتواند به ایجاد فضای امن و صمیمی برای گفتگو کمک کند. اگر مشکلات ارتباطی جدی هستند، میتوان از کمک یک مشاور خانواده استفاده کرد.
6. احساس خستگی و روزمرگی
بعد از مدتی از شروع رابطه، ممکن است احساس خستگی و روزمرگی کنیم.این احساس میتواند ناشی از تکراری شدن فعالیتها، عدم وجود هیجان و تازگی، یا غفلت از نیازهای عاطفی پارتنر باشد.وقتی رابطه به یک روال تکراری تبدیل میشود، ممکن است احساس کنیم که دیگر آن شور و شوق اولیه وجود ندارد.این احساس میتواند باعث ایجاد تردید شود و این سوال را در ذهن ما ایجاد کند که آیا این رابطه ارزش ادامه دادن را دارد یا خیر.برای مقابله با خستگی و روزمرگی، لازم است به رابطه خود هیجان و تازگی ببخشیم.
انجام فعالیتهای جدید و مشترک، سفر رفتن، امتحان کردن سرگرمیهای جدید، یا ایجاد تغییرات کوچک در زندگی روزمره میتواند به احیای رابطه کمک کند.
در ضمن، توجه به نیازهای عاطفی پارتنر و ابراز عشق و محبت میتواند رابطه را تقویت کند.به یاد داشته باشیم که حفظ یک رابطه نیازمند تلاش و تعهد مداوم است.
7. مقایسه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه در شبکههای اجتماعی، میتواند باعث ایجاد احساس نارضایتی و تردید شود.در شبکههای اجتماعی، افراد معمولاً بهترین جنبههای زندگی خود را به نمایش میگذارند و از مشکلات و چالشها پنهان میکنند.وقتی ما رابطه خود را با این تصاویر کاملا مطلوب مقایسه میکنیم، ممکن است احساس کنیم که رابطه ما کمبودهایی دارد یا به اندازه کافی خوب نیست.این مقایسه میتواند باعث ایجاد تردید شود و ما را به این فکر بیندازد که آیا پارتنر مناسبی را انتخاب کردهایم یا خیر.
برای جلوگیری از این مشکل، لازم است به یاد داشته باشیم که هیچ رابطهای بینقص نیست و هر رابطهای چالشها و مشکلات خاص خود را دارد.
در ضمن، باید از مقایسه خود با دیگران دست برداریم و بر روی جنبههای مثبت و منحصر به فرد رابطه خود تمرکز کنیم.به جای تمرکز بر روی کمبودها، به داشتههای خود توجه کنیم و برای بهبود رابطه خود تلاش کنیم.
8. عدم حمایت عاطفی
وقتی در یک رابطه احساس کنیم که از طرف پارتنر خود حمایت عاطفی دریافت نمیکنیم، ممکن است دچار تردید شویم.حمایت عاطفی شامل گوش دادن به حرفهای پارتنر، درک احساسات او، تشویق و دلداری دادن در مواقع سختی، و ابراز عشق و محبت است.اگر پارتنر ما به نیازهای عاطفی ما توجهی نکند یا به احساسات ما اهمیت ندهد، ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنیم.این احساس میتواند باعث ایجاد تردید شود و ما را به این فکر بیندازد که آیا این رابطه برای ما مناسب است یا خیر.برای بهبود این وضعیت، لازم است به طور واضح و با صداقت نیازهای عاطفی خود را با پارتنر در میان بگذاریم.
در ضمن، باید از پارتنر خود بخواهیم که به احساسات ما توجه کند و در مواقع سختی از ما حمایت کند.
اگر پارتنر ما به این درخواستها توجه نکند، ممکن است لازم باشد به طور جدی در مورد ادامه رابطه فکر کنیم.
9. مشکلات مالی
مشکلات مالی میتوانند فشار زیادی بر روابط وارد کنند و باعث ایجاد تردید شوند.اختلاف نظر بر سر نحوه مدیریت پول، بدهیهای زیاد، یا نگرانیهای مربوط به امنیت مالی میتوانند منجر به بحث و جدلهای مکرر شوند.این تنشها میتوانند باعث ایجاد احساس نارضایتی و تردید شوند و ما را به این فکر بیندازند که آیا این رابطه میتواند در بلندمدت دوام بیاورد یا خیر.برای مقابله با مشکلات مالی، لازم است با پارتنر خود در مورد وضعیت مالی خود صادق باشیم و برنامهای برای مدیریت پول و کاهش بدهیها تنظیم کنیم.
در ضمن، باید در مورد اهداف مالی خود با پارتنر صحبت کنیم و ببینیم آیا در این زمینه با هم همنظر هستیم یا خیر.
مشاوره مالی میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد.به یاد داشته باشیم که مشکلات مالی میتوانند با برنامهریزی و همکاری حل شوند.
10. دخالت دیگران
دخالت خانواده، دوستان یا دیگر افراد نزدیک در رابطه میتواند باعث ایجاد تردید و تنش شود. نظرات و انتقادهای مداوم دیگران در مورد پارتنر یا رابطه میتواند باعث ایجاد احساس ناامنی و شک و تردید شود. در ضمن، دخالت دیگران میتواند باعث ایجاد اختلاف بین شما و پارتنرتان شود و صمیمیت و اعتماد را کاهش دهد. برای جلوگیری از این مشکل، لازم است مرزهای مشخصی را برای دیگران تعیین کنیم و از آنها بخواهیم که در رابطه ما دخالت نکنند. در ضمن، باید به پارتنر خود اطمینان دهیم که به او اعتماد داریم و نظرات دیگران بر تصمیمات ما تاثیری نخواهد داشت. به یاد داشته باشیم که رابطه ما یک مسئله خصوصی است و تصمیمگیری در مورد آن باید بر اساس احساسات و نیازهای خودمان باشد. مهمترین چیز، حفظ اتحاد و صمیمیت با پارتنر در برابر دخالتهای بیرونی است.
11. عدم استقلال فردی
اگر در یک رابطه استقلال فردی خود را از دست بدهیم، ممکن است دچار تردید شویم.استقلال فردی به معنای داشتن فضای شخصی، حفظ علایق و سرگرمیهای خود، و داشتن روابط اجتماعی مستقل از رابطه است.اگر تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه کنیم و از نیازهای شخصی خود غافل شویم، ممکن است احساس خفقان و نارضایتی کنیم.این احساس میتواند باعث ایجاد تردید شود و ما را به این فکر بیندازد که آیا این رابطه ما را محدود میکند یا خیر.برای حفظ استقلال فردی، لازم است به خودمان اجازه دهیم که وقتهایی را به تنهایی بگذرانیم و به علایق و سرگرمیهای خود بپردازیم.
در ضمن، باید روابط اجتماعی خود را حفظ کنیم و با دوستان و خانواده خود در ارتباط باشیم.
به یاد داشته باشیم که داشتن استقلال فردی به معنای دوست نداشتن پارتنر نیست، بلکه به معنای حفظ سلامت روانی و عاطفی خود است.
12. عدم احترام متقابل
احترام متقابل یکی از پایههای اصلی یک رابطه سالم است.اگر در یک رابطه احساس کنیم که از طرف پارتنر خود احترام دریافت نمیکنیم، ممکن است دچار تردید شویم.عدم احترام میتواند به صورتهای مختلفی بروز کند، مانند توهین، تحقیر، انتقادهای مکرر، یا نادیده گرفتن نظرات و احساسات ما.اگر پارتنر ما به ما بیاحترامی کند، ممکن است احساس بیارزشی و ناامیدی کنیم.این احساس میتواند باعث ایجاد تردید شود و ما را به این فکر بیندازد که آیا این رابطه برای ما مناسب است یا خیر.برای بهبود این وضعیت، لازم است به طور واضح و قاطعانه به پارتنر خود بگوییم که رفتارش برای ما قابل قبول نیست و ما انتظار داریم که با ما با احترام رفتار کند.
اگر پارتنر ما به این درخواست توجه نکند، ممکن است لازم باشد به طور جدی در مورد ادامه رابطه فکر کنیم.
به یاد داشته باشیم که هیچکس نباید اجازه دهد که به او بیاحترامی شود.
13. حسادت
حسادت میتواند یکی از عوامل اصلی ایجاد تردید در روابط باشد. حسادت ناشی از احساس ناامنی، ترس از دست دادن پارتنر، یا عدم اعتماد به نفس است. اگر به طور مداوم به پارتنر خود حسادت کنیم، ممکن است او را کنترل کنیم، به او شک کنیم، یا او را متهم کنیم به رفتارهایی که انجام نداده است. این رفتارها میتوانند رابطه را تخریب کنند و باعث ایجاد تنش و نارضایتی شوند. برای مقابله با حسادت، لازم است ریشه این احساس را شناسایی کنیم و به آن بپردازیم. در ضمن، باید سعی کنیم اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم و به پارتنر خود اعتماد کنیم. اگر حسادت ما بسیار شدید است و نمیتوانیم آن را کنترل کنیم، ممکن است لازم باشد از کمک یک متخصص استفاده کنیم. به یاد داشته باشیم که حسادت سم مهلکی برای روابط است.
14. تغییر اهداف و ارزشها
با گذشت زمان، ممکن است اهداف و ارزشهای ما تغییر کنند.اگر اهداف و ارزشهای ما و پارتنرمان با هم همخوانی نداشته باشند، ممکن است دچار تردید شویم.مثلا ممکن است یکی از ما بخواهد به دنبال پیشرفت شغلی برود در حالی که دیگری میخواهد تشکیل خانواده بدهد.یا ممکن است یکی از ما به سفرهای ماجراجویانه علاقه داشته باشد در حالی که دیگری ترجیح میدهد در خانه بماند.این تفاوتها میتوانند باعث ایجاد اختلاف و نارضایتی شوند و ما را به این فکر بیندازند که آیا این رابطه برای ما مناسب است یا خیر.
برای مقابله با این مشکل، لازم است به طور منظم با پارتنر خود در مورد اهداف و ارزشهای خود صحبت کنیم و ببینیم آیا هنوز هم در یک مسیر قرار داریم یا خیر.
اگر اهداف و ارزشهای ما با هم همخوانی ندارند، باید سعی کنیم راهحلهایی پیدا کنیم که به هر دو نفر اجازه دهد به خواستههای خود برسند.اگر این کار امکانپذیر نیست، ممکن است لازم باشد به طور جدی در مورد ادامه رابطه فکر کنیم.
15. عدم وجود صمیمیت
صمیمیت یکی از ارکان اصلی یک رابطه عاشقانه است. صمیمیت شامل نزدیکی عاطفی، فیزیکی و ذهنی است. اگر در یک رابطه صمیمیت وجود نداشته باشد، ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنیم. این احساس میتواند باعث ایجاد تردید شود و ما را به این فکر بیندازد که آیا این رابطه واقعاً یک رابطه عاشقانه است یا خیر. برای افزایش صمیمیت در رابطه، لازم است وقت بیشتری را با پارتنر خود بگذرانیم، با هم صحبت کنیم، همدیگر را لمس کنیم، و از نظر عاطفی به همدیگر نزدیک باشیم. در ضمن، باید سعی کنیم به نیازهای یکدیگر توجه کنیم و همدیگر را درک کنیم. اگر صمیمیت در رابطه به طور جدی آسیب دیده است، ممکن است لازم باشد از کمک یک متخصص استفاده کنیم. به یاد داشته باشیم که صمیمیت نیازمند تلاش و تعهد مداوم است.
16. فرار از مشکلات به جای حل آنها
وقتی در یک رابطه با مشکل مواجه میشویم، ممکن است وسوسه شویم که از آن فرار کنیم به جای اینکه برای حل آن تلاش کنیم.فرار از مشکلات میتواند به صورتهای مختلفی بروز کند، مانند اجتناب از صحبت کردن در مورد مسائل مهم، بیتوجهی به نیازهای پارتنر، یا غرق شدن در کار یا سرگرمیهای دیگر.این رفتارها میتوانند رابطه را تخریب کنند و باعث ایجاد تنش و نارضایتی شوند.برای جلوگیری از این مشکل، لازم است یاد بگیریم چگونه با مشکلات به طور مستقیم و سازنده برخورد کنیم.این شامل صحبت کردن با پارتنر در مورد مسائل مهم، گوش دادن به حرفهای او، و تلاش برای پیدا کردن راهحلهای مشترک است.
در ضمن، باید سعی کنیم از الگوهای رفتاری مخرب مانند سرزنش کردن، انتقاد کردن، و سکوت کردن خودداری کنیم.
به یاد داشته باشیم که حل مشکلات نیازمند تلاش و تعهد مداوم است.
17. فقدان قدردانی
وقتی در یک رابطه احساس کنیم که تلاشها و محبتهای ما قدردانی نمیشوند، ممکن است دچار تردید شویم.قدردانی به معنای ابراز سپاسگزاری و قدردانی از کارهای کوچک و بزرگی است که پارتنر ما برای ما انجام میدهد.اگر پارتنر ما به طور مداوم از تلاشهای ما قدردانی نکند، ممکن است احساس کنیم که او به ما اهمیت نمیدهد یا به ما بیتوجه است.این احساس میتواند باعث ایجاد تردید شود و ما را به این فکر بیندازد که آیا این رابطه برای ما مناسب است یا خیر.برای بهبود این وضعیت، لازم است به طور منظم از پارتنر خود به خاطر کارهایی که برای ما انجام میدهد قدردانی کنیم.
در ضمن، باید به او بگوییم که چه چیزی در او برای ما ارزشمند است.
به یاد داشته باشیم که قدردانی میتواند رابطه را تقویت کند و صمیمیت را افزایش دهد.
18. نداشتن تفریحات مشترک
اگر در یک رابطه تفریحات مشترک نداشته باشیم، ممکن است احساس کنیم که پارتنر ما را به اندازه کافی نمیشناسیم یا با او ارتباط عمیقی نداریم.تفریحات مشترک به معنای انجام فعالیتهایی است که هر دو نفر از آن لذت میبرند، مانند تماشای فیلم، پیادهروی، سفر رفتن، یا انجام ورزش.اگر تمام وقت خود را به تنهایی یا با دوستان دیگر بگذرانیم، ممکن است احساس کنیم که رابطه ما فاقد هیجان و تازگی است.این احساس میتواند باعث ایجاد تردید شود و ما را به این فکر بیندازد که آیا این رابطه واقعاً یک رابطه عاشقانه است یا خیر.
برای بهبود این وضعیت، لازم است وقت بیشتری را با پارتنر خود بگذرانیم و فعالیتهایی را پیدا کنیم که هر دو نفر از آن لذت میبرند.
در ضمن، باید سعی کنیم علایق و سرگرمیهای جدید را با هم امتحان کنیم.به یاد داشته باشیم که تفریحات مشترک میتوانند رابطه را تقویت کنند و صمیمیت را افزایش دهند.
19. عدم سازگاری جنسی
سازگاری جنسی یکی از جنبههای مهم یک رابطه عاشقانه است. اگر در این زمینه با مشکل مواجه باشیم، ممکن است دچار تردید شویم. عدم سازگاری جنسی میتواند به صورتهای مختلفی بروز کند، مانند تفاوت در میل جنسی، تفاوت در ترجیحات جنسی، یا مشکلات عملکرد جنسی. این مشکلات میتوانند باعث ایجاد تنش و نارضایتی شوند و ما را به این فکر بیندازند که آیا این رابطه برای ما مناسب است یا خیر. برای حل این مشکل، لازم است با پارتنر خود در مورد نیازها و خواستههای جنسی خود صحبت کنیم. در ضمن، باید سعی کنیم انعطافپذیر باشیم و به نیازهای پارتنر خود احترام بگذاریم. اگر مشکلات جنسی جدی هستند، ممکن است لازم باشد از کمک یک متخصص استفاده کنیم. به یاد داشته باشیم که سازگاری جنسی نیازمند صداقت، ارتباط و احترام متقابل است.
20. ترس از تنها ماندن
گاهی اوقات، دلیل اینکه در یک رابطه میمانیم، ترس از تنها ماندن است.این ترس میتواند باعث شود که ما به رابطهای که برایمان مناسب نیست چسبیده بمانیم و از رفتن بترسیم.ترس از تنها ماندن میتواند ناشی از عدم اعتماد به نفس، وابستگی عاطفی، یا ترس از قضاوت دیگران باشد.اگر به این دلیل در یک رابطه هستیم، ممکن است به طور مداوم دچار تردید شویم و از خود بپرسیم که آیا این رابطه واقعاً آن چیزی است که میخواهیم یا خیر.برای غلبه بر ترس از تنها ماندن، لازم است اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم و یاد بگیریم که از تنهایی لذت ببریم.
در ضمن، باید به خود یادآوری کنیم که هیچکس نباید به خاطر ترس از تنها ماندن در یک رابطه ناراضی بماند.
به یاد داشته باشیم که گاهی اوقات تنها ماندن بهتر از ماندن در یک رابطه بد است.مهم این است که بدانیم شایسته یک رابطه سالم و شاد هستیم.
21. مشکلات روانی و عاطفی
مشکلات روانی و عاطفی، مانند افسردگی، اضطراب، یا اختلالات شخصیتی، میتوانند باعث ایجاد تردید در روابط شوند. این مشکلات میتوانند بر نحوه رفتار ما در رابطه تاثیر بگذارند و باعث ایجاد تنش و نارضایتی شوند. مثلا فردی که از افسردگی رنج میبرد، ممکن است بیحوصله، بیانرژی و بیعلاقه به رابطه باشد. یا فردی که از اضطراب رنج میبرد، ممکن است به طور مداوم نگران و مضطرب باشد و نیاز به اطمینانبخشی دائمی داشته باشد. برای مقابله با این مشکلات، لازم است از کمک یک متخصص روانشناس یا روانپزشک استفاده کنیم. درمان مشکلات روانی و عاطفی میتواند به بهبود روابط ما کمک کند و از ایجاد تردید جلوگیری کند. به یاد داشته باشیم که سلامت روانی و عاطفی ما برای داشتن یک رابطه سالم و شاد ضروری است.






خیلی وقت ها فکر می کنم تردیدها در رابطه مثل هوای ابری می مونن که بالاخره یا بارون میاد یا آفتاب می زنه و هوا صاف می شه. من خودم یه مدتی دچار این تردید ها بودم و می دیدم دارم مدام رابطه رو زیر ذره بین می گذارم. بعد فهمیدم بخشی از این تردیدها به این برمی گشت که نمی تونستم قبول کنم که رابطه همیشه قرار نیست هیجان روزهای اول رو داشته باشه.
همون طور که تو متن اشاره کردی، یه بار دیدم دارم مدام رابطه خودم رو با دوستم مقایسه می کنم. اون تو اینستاگرام کلی عکس شاد و مسافرتی می ذاشت و من ناخودآگاه فکر می کردم رابطشون فوق العاده است. تا اینکه یه روز فهمیدم اونا هم کلی مشکل داشتن ولی فقط ظاهرشون رو نشون می دادن.
یه اشتباهی که من کردم این بود که فکر می کردم باید همه چیز رو تو رابطه سریع حل کنم. بعضی وقت ها بهتره بذاری مدتی بگذره و بعد با یه دید تازه تر به مسائل نگاه کنی. بعضی تردیدها خودبه خود محو می شن وقتی به رابطه فضای تنفس بدی.
و یه چیز دیگه که من یاد گرفتم این بود که نباید فقط به دنبال دلایلی باشیم که رابطه رو زیر سوال ببریم. گاهی اوقات باید بپرسی آیا این فقط یه ترس گذراست یا واقعا چیزی تو رابطه هست که درست پیش نمی ره.